عکاسی «کرلیان» سبکی کمترمعمول و نوین اما ریشهدار برای دستیابی به نوعی عکس هالهدار است. اگر میخواهید اشتیاق خود به عکاسی را با یک مزیت باطنی ترکیب کنید، یا اگر فقط میخواهید خود را برای سرگرمی و کشف چیزهای جدید به چالش بکشید، خواندن این متن میتواند به شما کمک کند در راه درست قدم بردارید.
به گزارش آثاروما، یک صحنه انتزاعی، شور و شوقی برای دوستداران ماورا و رویای یک عکاس سورئال؛ همه اینها برای توصیف عکاسی کرلیان به کار ما میآیند. عکسهایی را که در عکاسی کرلیان گرفته میشود میتوان در دسته عکسهای آبستره یا انتزاعی قرار داد. تصاویر تولیدشده با استفاده از این تکنیک به نوعی انگار از دنیای دیگری سرچشمه میگیرند. الگوهای هالهمانندی که به دور سوژه شکل میگیرد، به اجسام و سوژه قدرت و زندگانی میدهد. به نوعی انگار سوژه در حال سوختن در آتش تلألو خودش است. اما عکاسی کرلیان چیست؟ چگونه کار میکند؟ و جادوی هالهها از کجا پدید میآیند؟
نگاهی به تاریخ عکاسی کرلیان

اواخر قرن نوزدهم، مدتها قبل از اینکه دوربینهای دیجیتال یا حتی فیلمهای عکاسی رایج شوند، عکاسی و علم الکتریسیته هر دو زمینههای پیشرفتهای بودند که میلیونها نفر را مجذوب خود کردند. شایان ذکر است که هر دوی این فناوریها در آن زمان تا حد زیادی محدود به تحقیقات علمی بودند. یک فرد عادی به سادگی قادر به پرداخت هزینههای هنگفت و دانش فنی لازم برای دست زدن به دوربین عکاسی یا مدارهای الکتریکی پیچیده نبود. اولین نمونهها از آنچه که برخی ممکن است آن را عکاسی کرلیان بنامند اواخر قرن نوزدهم ظاهر شدند. در آزمایشهای متعدد، دانشمندان موفق شدند با استفاده از انرژی الکتریکی با ولتاژ بالا عکسهایی را بازسازی کنند که به آنها الکتروگراف میگفتند.
با این حال، تاریخ واقعی عکاسی کرلیان از اواخر دهه 1930 آغاز میشود. در آن زمان، یک مهندس برق اهل شوروی به نام سمیون کرلیان که علاقه زیادی به رشتهاش داشت، سرمایهگذاری زیادی در تحقیقاتی انجام داد که الگوی او، نیکولا تسلا، یک نسل قبل دنبال کرده بود؛ یعنی تلاش تقریبا جادویی برای نمایش میدانهای انرژی الکتریکی در تصاویر.
در سال ۱۹۳۹، کرلیان و همسرش از بیمارستان کراسنودار در روسیه بازدید کردند تا درمان رادیکال یک بیمار را با استفاده از دستگاه الکتروتراپی با فرکانس بالا مشاهده کنند. در این ملاقات، هردو متوجه درخشش قابل مشاهده ای شدند که وقتی الکترودها به پوست بیمار نزدیک شدند، ظاهر میشد. این همان چیزی است که امروزه به عنوان پدیده کرونا شناخته میشود. دیری نگذشت که آنها به دنبال دریافتن چگونگی ثبت این تخلیه الکتریکی در تصاویر افتادند.
با گذشت زمان، خانواده کرلیان به تکنیکی دست پیدا کردند که به موجب آن، هرکسی میتوانست از تخلیه الکتریکی بر روی یک صفحه عکاسی استاندارد عکس بگیرد. تجهیزات مربوط به این نوع عکاسی خیلی گران، پیچیده یا بیش از حد خطرناک نبود. بنابراین طبیعی بود که عکاسی کرلیان به زودی گسترش یافت و به عنوان یک جایگاه رو به رشد در عکاسی شناخته شد.
داستان عکاسی کرلیان به همین جا ختم نمیشود. در دهههای 40 و 50 میلادی، سمیون کرلیان و همسرش درگیر آزمایشهای پیچیده و بحثبرانگیزی شدند که به ارتقای پتانسیل هنر خود به بالاترین سطح برسند. با افزایش توجه مطبوعات اتحاد جماهیر شوروی، توجه علاقهمندان هم بیشتر شد و چندی بعد، جنبش بزرگ کرلیانیها شکل گرفت. از این نقطه به بعد، عکاسی کرلیان به شدت با تحقیقات ماوراءالطبیعه در زمینههایی مانند انرژیدرمانی و فراروانشناسی آمیخته شد. کرلیانیها تلاش میکردند عکسهای گرفتهشده با روش کرلیان را همراه با نوعی نیروی حیات یا هاله زنده نشان دهند.

در بسیاری از اولین عکسهای منتشرشده کرلیان، برگها برجستهترین موضوع هستند. این برگها با داشتن ویژگیهایی مثل سادگی، رسانا بودن طبیعی و کنترل آسان، رسانهای عالی برای نمایش تصاویر جادویی اثر کرلیان بودند. علاقهمندان به عکاسی کرلیان برگهای گونههای مختلف را میگرفتند و به طور مکرر از آنها عکس میگرفتند، چه زمانی که تازه و چه زمانی که پژمرده شده بودند. عکسهای زمان پژمردگی برگها تخلیه نوری ضعیفتری داشت و نور کمتری منعکس میکرد. این همان چیزی است که کرلیانیها به عنوان شواهد اصلی نشان میدهند که تکنیک آنها هالههای واقعی، پارافیزیکی یا میدانهای انرژی را ثبت میکند.
عکاسی کرلیان برای عکاسان معانی زیادی دارد. برخی آن را راهی برای ترکیب اشتیاق خود با تصویری آسمانی و اخروی میدانند. دیگران آن را یک آزمایش زیباییشناختی یا حتی یک آزمایش فتوشیمیایی میبینند که بازیکردن با آن سرگرمکننده است. مهم نیست که در ابتدا چه چیزی شما را به سمت عکسهای کرلیان کشانده است، بدانید که هیچ جایگزینی برای دقت و تمرین زیاد وجود ندارد.