به گزارش خبرنگار آثاروما، بهداد نجفی اسدالهی نقاش و مدیر گالری «راگادید» یادداشتی با عنوان «اثرات متقابل هنر و جامعه در یک نگاه اجمالی» در اختیار آثاروما قرار داده است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
«هنر راهی است که تمامی انسان‌ها در سراسر جهان به وسیله آن و از دریچه آثار هنری با یکدیگر قادر به برقراری ارتباط هستند. در طول تاریخ بشریت، جوامع انسانی در رشته‌های مختلف هنری مثل نقاشی، مجسمه سازی، معماری، تئاتر، موسیقی، ادبیات و… به تدریج توسعه یافته و با سیر تکامل فرهنگ، اندیشه و پیشرفت جوامع بشری در زمینه‌های گوناگون علمی و فنی، رشته های هنری جدیدی مثل سینما، عکاسی و… نیز پا به عرصه حیات گذاشته‌اند.
توسعه جوامع بشری در یک قرن اخیر نه تنها بر ماهیت خلق آثار هنری در تمامی رشته‌ها تاثیر بسزایی گذاشته بلکه بر نحوه عرضه و نمایش آثار، نقل و انتقال، نشر و بازنشر آن‌ها و… نیز تاثیرات شگرفی داشته است.
علاوه‌بر این تحولات و دگرگونی های یاد شده و اثرات متقابل آن با هنر، فعالیت‌ها و اندیشه‌های هنری موجب پدید آمدن دوره هنر معاصر و رسانه های نوین هنری نیز شده است.
هنرمندان امروزی در تمامی رشته‌های هنری برای بهبود سطح کار و آثار در محتوا و فرم و نیز ارتقا جایگاه و برند شخصی خود نیازمند به همگامی و بهره‌گیری از دستاوردهای جوامع پیشرفته امروز در زمینه‌های گوناگون هستند.
از جمله این موارد می‌توان از آموزش، خلاقیت، تولید اثر، اطلاع‌رسانی و تبلیغات، فروش آثار و خلاصه تمامی جنبه‌هایی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی شخصی و هنری آن‌ها موثر است نام برد.
پیشرفت‌های بشری به شیوه‌های متفاوتی رشته‌های گوناگون هنری را تحت تاثیر قرار داده؛ به‌عنوان مثال سینما با تاثیرپذیری عمده از تکنولوژی به پیشرفت‌ها و تحولات اساسی دست پیدا کرده ولی تئاتر خصوصا در روح هنری و نحوه اجرا اصالت خود را تا حدود زیادی حفظ نموده و تاثیرپذیری کمتری از تکنولوژی داشته است.
بعضی صاحب‌نظران علوم انسانی معتقدند پیشرفت انسان امروزی خصوصا در مقوله تکنولوژی بر افزایش و کاهش تقاضا برای بعضی رشته‌های هنری تاثیر معنی‌دار داشته و به عقیده بعضی حتی در مقیاس وسیع‌تر و به‌طور کلی باعث کاهش تقاضا برای هنر و فعالیت‌های هنری در جامعه شده است.
حال که با بعضی از مهم‌ترین جنبه‌های تاثیر تغییرات جوامع بشری بر هنر آشنا شدیم این پرسش مطرح می شود که هنر از چه راه‌هایی جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟
جذابیت محیط: هنر نقش بسزایی در افزودن به زیبایی محیط‌هایی که افراد در آن مشغول به کار و زندگی هستند داشته و از این طریق بازده کاری افراد و آرامش حاکم بر محیط را فزونی می‌بخشد.
شادی و لطافت زندگی: هنر اثر مثبت قابل توجهی بر ایجاد انگیزه، تقویت روحیه افراد، شادی و رضایت از زندگی در جوامع انسانی دارد. این امر هم در بین هنرمندان و خالقان آثار و هم در بین مخاطبان آن‌ها به درجات گوناگون به چشم می‌خورد. در همین راستا مبادرت به فعالیت‌های هنری موجب کاهش استرس که جزء لاینفک زندگی مدرن امروزی است شده و در مجموع زندگی دلپذیرتری را برای وی رقم می‌زند.
انتقال احساسات و افکار: هنر با توجه به ماهیت و تنوع رشته‌ها نقش بی‌بدیلی در انتقال احساسات و افکار و به طور کلی انواع پیام‌ها در سطح جامعه و حتی بین جوامع گوناگون در سطح بین‌المللی دارد. بسیاری از آثار هنری پیامی را که نیازمند چندین صفحه نوشتار یا ساعت‌ها گفتار برای انتقال از منبع پیام به مخاطب است در یک نگاه به شکل موثر منتقل می‌نمایند. در این راستا هنر در زمینه‌های گوناگون اعم از فرهنگی، آموزشی، سیاسی، اجتماعی و… اثربخشی و کارایی خود را به اثبات رسانده است.
اثرات عمده هنر بر جوامع به کاهش هزینه‌های دولت‌ها در بسیاری از زمینه‌ها کمک نموده و باعث افزایش حرکت، انگیزه و پویایی جامعه می‌شود. این‌امر نه تنها سرمایه‌گذاری نهادهای دولتی در هنر را توجیه می‌کند، بلکه با یک محاسبه ساده بازده اقتصادی آن را نیز به اثبات می‌رساند.»