احتمالا شما هم بارها با دستفروشهای کتاب و غرفههای کوچک کتاب در ایستگاههای مترو مواجه شدهاید. ممکن است حتی تخفیفهای 50 یا 60 درصدی این کتابها وسوسهتان هم کرده باشد تا برای بالابردن سرانه مطالعه در کشور، قدمی بردارید. این تخفیفهای عجیب و غریب بر روی کتاب، حالا وارد فاز تازهای شده است. دیجیکالا، بزرگترین پلتفرم خرید آنلاین در ایران، این روزها بستری گستردهتر برای فروش اینگونه کتابها شده است و آنها را در سراسر کشور توزیع میکند. ظاهرا همهچیز در مورد این تخفیفها عادی بهنظر میرسد؛ البته تا زمانی که از خودمان نپرسیم چه چیز موجب میشود تا یک ناشر بر روی تولیداتش 50 درصد تخفیف اعمال کند؟ تکلیف هزینههای گزاف تولید چه میشود؟
امرائی: امکان ندارد کتاب تولیدی با ۷۰ درصد تخفیف فروخته شود
به گزارش آثاروما، سالانه تعداد زیادی از ناشران بینامونشان، به دنبال کتابهای پرفروش ناشران پرآوازه، بازار کتاب را رصد میکنند. احتمالا دشوارترین بخش کارشان هم همین رصد کردن باشد. بعد از این مرحله، دیگر کار روی غلتک میافتد. نسخه اصلی را عینا کپی میکنند، جلدی برایش آماده میکنند و نامی واقعی یا ساختگی را به عنوان مترجم بر روی آن میگذارند. البته اینجای کار کمی خلاقیت هم نیاز دارد.
برای اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به اثر کپی شدهشان مجوز دهد، باید نام جدیدی را برای آن انتخاب کنند. این مشکل هم با کم و زیاد کردن چند حرف اضافه حل خواهد شد. به همین سادگی «یار مهربان» به سرقت میرود و ناشران و مترجمان واقعی در شرایط فعلی کار چندانی جز تماشا و حرصخوردن از دستشان برنمیآید.
امیلی امرائی، روزنامهنگار و مترجم، در گفتوگو با آثاروما میگوید: «این دسته از ناشران، بدون اینکه با کسی قراردادی ببندند و یا هزینهای بابت تولید بپردازند، کتابهای دیگر ناشران را با نامهای مختلفی منتشر میکنند و کتابشان مجوز هم میگیرد.»
امرائی میان ترجمه مجدد یک کتاب و کپی ترجمه یک کتاب تمایز قائل میشود و میگوید: «ترجمههای متفاوت وجود دارند، اشکالی هم ندارد؛ اما این کتابها ترجمه نشدهاند بلکه کپی شدهاند. کالایی که واقعا تولید شده باشد امکان ندارد با ۷۰ درصد تخفیف به فروش برسد.»
دیجیکالا: اعمال سلیقه نمیکنیم
اگر به قسمت پرفروشترین کتابهای دیجیکالا سری بزنید، تخفیفهای 50 درصدی زیادی را بر روی کتابهای ترجمهشده مطرح، مشاهده خواهید کرد.
مهدی امیرپور، مدیر روابط عمومی دیجیکالا، به آثاروما میگوید: «بسیاری از این کتابسازیها برای ما مشخص است. چیزی نیست که از آن دفاع کنیم. اما زمانی که یک ناشر مجوز وزارت ارشاد را داشته باشد، دیجیکالا نمیتواند از فروش کتابهایش بر روی وبسایت، جلوگیری کند. اگر دیجیکالا به عنوان فروشنده کتاب ظاهر شود، میتواند انتخاب کند که چه کتابهایی را به عنوان واسطه به مشتری بفروشد؛ ولی زمانی که خود ناشر مجوز وزارت ارشاد را در بازارگاه ما بارگزاری میکند، ما نمیتوانیم مانع از فروش کتابهایش شویم.»
امیرپور معتقد است که این مسئله باید از سوی ناشرانی که کتابهایشان به سرقت میرود، پیگیری شود؛ زیرا مسئله مربوط به وزارت فرهنگ و ارشاد است. همچنین او توضیح میدهد که نهاد مسئول مقابله با این مسئله، ارشاد است و دیجیکالا صلاحیت این کار را ندارد.
مدیر روابط عمومی دیجیکالا، کتاب را به مواد غذایی تشبیه میکند و میگوید: «درباره مواد غذایی، دیجیکالا آزمایشگاهی راه نمیاندازد که تشخیص دهد کدامشان صلاحیت فروش دارند و کدامها استاندارد نیستند. بلکه به نشان سیب سلامت کالا اعتماد میکند. در حوزه کتاب هم ما به مجوزی که از طرف ارشاد صادر شده است، اعتماد میکنیم.»
وی در ادامه هرگونه مسئولیتی را از این پلتفرم سلب میکند و میگوید: «دیجیکالا اگر بخواهد جلوی فروش این کتابها را بگیرد، باید نوعی اعمال سلیقه هم بکند. اینکار یک لایه به تنظیمگری حوزه کتاب اضافه میکند که ما مایل به انجام آن نیستیم. این معضل باید از ریشه حل شود و ارشاد باید با آن برخورد کند.»
زنجیره را که میتوانید قطع کنید
امرائی درباره فروش کتابهای «سارقناشران» در پلتفرم دیجیکالا میگوید: «در ماجرای دزدی علنی کتاب، دیجیکالا مقصر نیست اما بستر را برای فروش این کتابها آماده میکند. خودش میداند که اینها کپی هستند اما به مشتری اطلاع نمیدهد.»
او در ادامه میگوید که قبلا فروش این دسته کتابها تنها از طریق ایستگاههای مترو یا غرفههای کتاب در بیمارستانهای دولتی اتفاق میافتاده است. حتی کتابفروشیهای مطرح و شهرکتابها از فروش چنین آثاری خودداری میکنند. وی معتقد است دیجیکالا نیز میتواند از فروش آنها امتناع و زنجیره را قطع کند.
امرائی بر این باور است که دیجیکالا حداقل میتواند در این باره آگاهیرسانی کند. «مجله دیجیکالا سئوی بسیار خوبی دارد اما یک خط هم راهنمای خرید کتاب در مجلهش کار نکرده است. دیجیکالا میتواند برای فروش این کتابها تبلیغ نکند اما به مشتریانش پیامک میفرستد که کتاب را از ما با تخفیف۵۰ درصد تخفیف بخرید.»
تحمیل زیر پرچم تخفیف
تصور کنید یک نقاش هستید. ساعتها به یک طرح میاندیشید. قلم را با اشتیاق برمیدارید و خطوط را رسم میکنید. رنگها را در هم میآمیزید. چشمهایتان خستهاند اما ارزشش را دارد. شما در حال خلق یک جریان هستید. کارتان به پایان میرسد اما امضای شما پایین آن نمیخورد. نام فردی به عنوان «هنرمند» درج میشود که حتی نمیداند «هنر» چیست. چه حالی خواهید داشت؟
حسوحال شما، حسوحال همان مترجم و یا ناشری است که با اشتیاق کتابی را ترجمه و منتشر میکند؛ کتابی که بعدا به راحتی آب خوردن سرقت میشود و گاهی حتی زودتر از ترجمههای اصلی، مجوزش را از وزارت ارشاد میگیرد.
حال این سوال پیش میآید که چرا ناشران خوشنام، در برابر چنین سرقت ادبی آشکاری سکوت کردهاند؟ آیا با اینکه تولیداتشان به سرقت میرود، مشکلی ندارند؟
میلاد بزرگی، مدیر فروش انتشارات میلکان، از ناشرانی که کتابهایش بارها دزدیده و چاپ شده است، در پاسخ به این پرسشها میگوید: «معلوم است که ما با این قضیه مشکل داریم اما در ایران نمیتوان این را پیگیری کرد. اینجا قانون کپیرایت رعایت نمیشود. همه به دنبال این هستند که به هر طریقی شده پول دربیاورند. اگر ما بگوییم که کتاب ما را چاپ نکنید، پاسخ میدهند که ما با پروانهی نشر خودمان چاپ میکنیم؛ به شما ارتباطی ندارد. وقتی ارشاد مجوز داده باشد، ناشر میتواند کتاب پرفروش یک انتشارات دیگر را چاپ کند و کسی نمیتواند از او ایراد بگیرد.»
بیقانونیِ قانونی؛ ارشاد مجوز داده است
«دزدی قانونی»؛ متناقضترین مفهوم در بازار کتاب ایران همین دو کلمه است. سراغ هرکدام از این ناشران که میروی، میگویند: «ارشاد مجوز داده است».
امرائی در این باره میگوید: «در برخی نمایشگاههای استانی که وزارت ارشاد خودش بانی آنها است، بخش بزرگی از کتابهای عرضهشده کپی هستند. این کتابها به دست مخاطبی میرسد که به کتاب اصلی دسترسی ندارد.»
او درباره پیگیری ماجرای سرقت ادبی کتابها از سوی ارشاد، توضیح میدهد: «نمیتوان سراغ وزارت ارشاد رفت؛ چون ارشاد به اسم مقابله با این کپیکاریها، جلوی چندین کار دیگر را هم خواهد گرفت.»
بزرگی نیز معتقد است که دزدیدن ترجمه در بازار کتاب ایران امری متداول شده و دیگر عجیب و غریب نیست. وی بر این باور است که اگر وزارت ارشاد جریمهای برای این ناشران درنظر بگیرد، این معضل پس از مدتی برطرف خواهد شد.
پای نفع دیجیکالا در میان است؟
امیرپور میگوید: «دیجیکالا با ناشران خوشنام مستقیما همکاری میکند» اما از سوی دیگر، عملکرد این پلتفرم نشان میدهد که مایل به همکارینکردن با ناشران قلابی نیز نیست. بزرگی ضمن تایید این موضوع که انتشارات میلکان با دیجیکالا مستقیما همکاری میکند، میگوید: «دیجیکالا کلاهبرداری نمیکند. اگر هم تخفیفی بر روی محصولات اعمال کرده است، تخفیفی است که خودش مایل بوده به کاربرانش بدهد. این برخی از فروشندگان هستند که از طریق پلتفرم دیجیکالا کلاهبرداری میکنند.»
مدیر فروش یکی از ناشرانی که چنین کتابهایی را منتشر میکند، به آثاروما میگوید: «با دیجیکالا همکاری مستقیم نداریم؛ زیرا در آن صورت باید درصدی را به خودشان پرداخت کنیم اما همکارانمان کتابهای ما را از طریق این پلتفرم میفروشند.»
منتقدان به عملکرد دیجیکالا در این زمینه، این پرسش را مطرح میکنند که آیا دیجیکالا واقعا نمیتواند از فروش چنین کتابهایی جلوگیری کند یا منافعش از فروش این کتابها مانع از این امر میشود؟ پرسشی که احتمالا با این پاسخ مواجه میشود که مگر عواید دیجیکالا از فروش این کتابها چه سهمی از سبد درآمدش را به خود اختصاص میدهد؟
ملیکردن صنعت پختهخواری
اگرچه فروش این دسته از کتابها، اتفاق تازهای نیست، مسئله اساسی گسترش دامنه فروش این آثار در سراسر کشور از سوی پلتفرمهایی مانند دیجیکالا است. قطع زنجیره انتشار چنین کتابهایی جز با مسئولیتپذیری بیشتر پلتفرمها و نیز مخاطبان ممکن نیست؛ چرا که مقابلهنکردن با این ناشرنماها آسیبهای جبرانناپذیری به صنعت در حال احتضار نشر وارد خواهد کرد. افزون بر راهکارهایی که پلتفرمها میتوانند برای این مسئله در نظر بگیرند، مخاطبان نیز در فروشگاههای آنلاین و فیزیکی باید به اصالت کتابی که میخرند، دقت کنند.