مقصود از روایت حکایت بانوان ناشر، مروری بر آغاز و چگونگی فعالیت آنها از مشروطه تا به امروز است. در این مرورکوتاه، براقدامات ارزنده زنان ناشر و روزنامهنگار ایران نگاهی انداخته و شاهد تلاش آنان در حوزه نشر و بسط و گسترش آگاهی میان زنان جامعه خواهیم بود. تلاشی ناشی از دغدغه و افکار ترقی خواهانه بانوان ناشر که با وجود مواجهه با حجم زیادی از مشکلات، دست از عمل خویش برنداشته و تا جایی که توان ادامه داشتند؛ شجاعانه مسیر پر دست انداز خود را طی کردند و راه را برای نسلهای آینده روشنتر ساختند. فعالیت بانوان ناشر و روزنامهنگار با تمام مشقتها و موانع موجود تا به امروز ادامه داشتهاست. چراغی روشن به همت زنان آگاه ایرانی، اما نه چندان آسان و نه چندان ماندگار.
روایت را با بیبی خانم استرآبادی آغاز میکنیم. او یکی از نخستین زنان ایرانی بود که نثرنویسی را آغاز کرد. او به عنوان اولین زن در ایران مقالات خود را در نشریات رسمی کشور مانند تمدن، حبلالمتین و مجلس منتشر کرد. همچنین روایت شدهاست که بیبی خانم استر آبادی رساله معایبالرجال را در سال 1270 در انتقاد از کتاب تادیبالنسوان، نوشته یکی از شاهزادگان قجری؛ به چاپ رساندهاست.
بعد از بیبی خانم استر آبادی، در سال 1289 تا 1290 معصومه کحال، نشریه دانش را راه اندازی کرد. دانش هفتهای یک شماره در هشت صفحه منتشر میکرد. این نشریه غیر از تهران و بعضی شهرها در خارج از کشور هم منتشر میشد. نشریه دانش اما عمر کوتاهی داشت. در شماره ۳۰ نوشت: «دکتر کحال به علت گرمی هوا و کم مزاجی به شمیران رفته و نشریه تا دو ماه منتشر نمیشود.» اما این تعطیلی موقت او دائمی شد و پس از یازده ماه انتشار، متوقف شد. نشریه بیشتر مضامین اخلاقی و اجتماعی داشت. اما بر کسب دانش تأکید میکرد و هر زمان که مدرسهای مخصوص دختران تأسیس میشد، خبرش در نشریه منتشر میشد.
مریم عمید سمنانی ملقب به مزینالسلطنه با تاسیس مدرسه دخترانه به نام دارالعلوم و دارالصنایع مزینیه و انتشار روزنامهای به نام شکوفه در سال 1292، فعالیت خود را پیرامون گسترش فرهنگ در بین دختران و زنان ایرانی آغاز کرد. در حقیقت این اولین روزنامهای بود که به مدیریت یکی از بانوان روشنفکر و دانشمند کشور ایران منتشر میشد. این روزنامه هر دو هفته یک بار منتشر میشد و ناشر افکار ترقیخواهانه مزین السلطنه بود که هدف آن اصلاح وضع اجتماعی زنان در ایران، گسترش فرهنگ، تمدن و سواد در بین آنان بود. روزنامه به مسئله تساوی حقوق زن و مرد، ترویج علوم و فرهنگ در بین زنان و طرز اداره مدرسه و وضع مدارس دخترانه و چگونگی پیشرفت آنان میپرداخت. وظیفه زنان را در مسیر سیاست مشخص میکرد و همچنین حاوی مسائل اجتماعی، بهداشت عمومی، خانه داری، بچهداری و آشپزی، اخبار و اشعار هم بود. یکی دیگه از بارزترین کارهای این روزنامه مبارزه با خرافات رایج بین زنان و از بین بردن آداب و رسوم و عقاید عقب افتاده در بین آنان بود.
صدیقه دولت آبادی، موسس نشریه زبانِ زنان است. او در سال 1298 این نشریه را به منظور گسترش آگاهی درباره حقوق زنان در اصفهان راه اندازی کرد. موضوع مورد بحث در این نشریه آزادی و استبداد بود.
دفتر نشریه زبانِ زنان در اصفهان بعد از مدتی به آتش کشیده شد. صدیقه دولت آبادی اما دست نکشید و نشریه زبان زنان را در تهران با همان نام، ادامه داد.
شهناز آزاد، موسس و سردبیر نشریه نامه بانوان بود. نامه بانوان دو هفته نامهای بود که در سال 1299 با رنگ و بویی سیاسی و افکار ترقیخواهانه سردبیر در راستای آموزش زنان منتشر میشد، که بعد از یک سال توقیف و موسس آن تبعید شد.
دختران ایران را زندخت شیرازی در سال 1310منتشر کرد. سرمقالههای این نشریه، اخبار فعالیتهای فمینیستی کشورهای دیگر را در بر میگرفت و به حقوق زنان میپرداخت. این نشریه اما پس از هفت ماه توقیف شد و به کار خود خاتمه داد. بعد از دختران ایران، اطلاعات بانوان در سال 1336 با مدیریت قدسی امیر ارجمند، به عنوان نخستین مجله منتشر شد. نشریه ویژه بانوان محسوب میشد و به مطالبی در مورد سلبریتیها، خانواده سلطنتی، سلامتی، زیبایی و دیگر مباحث مربوط به زنان میپرداخت. اطلاعات بانوان در سال 1357 توقیف شد اما توانست با مدیریت زهرا رهنورد در سال 1358 دوباره چاپ شود.
فعالیت بانوان ناشر در سالهای بعد از انقلاب نیز ادامه داشت. یکی از ناشران بعد از انقلاب سیما کوبان بود.
سیما کوبان، گاهنامه چراغ را در چهار شماره منتشر کرد اما پنجمین چراغ به دست وزارت ارشاد اسلامی خاموش شد. بعد از گاهنامه چراغ او با نشریه دماوند دوباره به حوزه نشر بازگشت و در سال 1360 دماوند را با همکاری نوری علا (سپانلو) و منیر رامینفر (بیضایی) راه اندازی کرد. دماوند، کتابهایی با مضمونی در بر گرفته از نظام سیاسی کشور منتشر میکرد. دماوند هم بارها دستخوش تغییری از جنس سانسور از سمت وزات ارشاد قرار گرفت و سیما کوبان نیز بارها مورد بازخواست قرار گرفت. در پی همین بازخواستها و بگیر و ببندها، کوبان مدت کوتاهی زندانی شد. اما بعد از آزادی خود این بار دماوند را از دست داد.
شهلا لاهیجی، مدیر نشر روشنگران و مطالعات زنان و منصوره اتحادیه مدیر نشر تاریخ، از زنان ناشر تاثیر گذاری هستند که فعالیت خود را در سال 1372 آغاز کردند. به گفته شهلا لاهیجی، زمانی که او کار خود را در نشریه آغاز کرد نشر محیطی مردانه داشتهاست. مردان چاپخانه سعی داشتند، با گفتن فحشهای رکیک او را از محل کار فراری دهند یا او را بارها به خاطر ندانستن اطلاعات درباره چاپ، مسخره کردند. اما شهلا لاهیجی با تمام این مشکلات و موانع توانست ثابت کند، نشر جنسیت ندارد.
مسائل مربوط به جنسیت و مشکلات ناشی از آن همواره گریبان گیر بانوان ناشر بوده. زیبا جلالی نائینی، مدیر نشر شیرازه که فعالیت گسترده ای در دهه ۸۰ داشته، میگوید:« بارها از سوی همکاران و رقبا در حوزه نشر و پدیدآورندگان با مشکل مواجه شده و میشوم. وقتی مسئله شراکت و ذینفع بودن به میان آید، جنسیتتان اهمیت پیدا میکند.
نامی دیگر نیز بین زنان، فریده خلعتبری مدیر نشر شباویز است. او در سال 1374 با فعالیتهای گستردهاش در زمینه کتابهای تصویری و تالیفی کودک و نوجوان به عنوان یک ناشر فعال، قدم به این عرصه گذاشت.
پروين صدقيانی، مدير نشر گل آذين در دهه 80 کار خود را آغاز کرد. در این نشریه کتابهایی را در زمینه روانشناسی، جامعه شناسی، ادبیات و مطالعات زنان و شعر به چاپ میرساند. مامک بهادرزاده، مدیر نشر پیک آوین؛ آزیتا ناصری؛ مدیر نشر ابتکار نو، تبسم آتشین جان؛ مدیر نشر حوض نقره؛ مریم جدلی؛ مدیر انتشارت نغمه نو اندیش وپوپک فرزانه؛ مدیر انتشارات طراحان تین از دیگر نامهای فعال در حوزه نشر و انتشار هستند.
تلاش زنان ناشر ایران در دهه 90 به همت نوشین نیلفروشان، مدیر انتشارات زعفران ادامه یافت. او با کتابهای گران قیمت خود در عرصه کودک و نوجوان شناخته میشود. یکی دیگر از نامهای آشنا در حوزه نشر، نفیسه مرشدزاده است. نشر اطراف از مردادماه سال ۱۳۹۶ آغاز به کار کردهاست که یکی از تاثیرگذارترین انتشارات در طی این چند دهه به حساب میآید. نشری راوی روایت و آغازگر سفرنامه در ادبیات ایران.
تکرار مکررات است اگر بگویم ناشران زن با تمام مشکلات، مشقات و دردسرها، راه پر پیچ و خم انتشار را آغاز کرده و تا به امروز آن را پایدار نگاه داشتهاند. اما گویا هر چه قدر مکررات را تکرار کنی بر ماندگاری اسامی این بانوان اثر چندانی نمیگذارد. همانطور که در کتاب تاریخ شفاهی نشر ایران اسامی بانوان ناشر جایی نداشته و به قول مهران موسوی نویسنده و مترجم، همه از دم مرد بودند. در نهایت به پاس خدمات زنان ناشر اگر مرحمتی صورت گیرد، تحسینی گفته میشود یا اگر در قید حیات باشند جایزهای برایشان تدارک دیده میشود. چه بسیار آنان که بعد از مرگشان مورد توجه قرار گرفتند و مردم از وجود بیوجودشان آگاه شدند. پس واگویه هر آنچه گفته شد، جایز است تا شاید ادای دینی باشد در برابر استقامت زنان ناشر.
قسمت اول: گزارش ویدئویی سرگذشت زنان ناشر از مشروطه تا 1320 – آتش، توقیف، تبعید
قسمت دوم: گزارش ویدئویی سرگذشت زنان ناشر از 1320 تا دهه 90 – از قله دماوند تا زندان